29 خردادي ديگر آمد و داغ دل ما را كه در هجرت علي سي سال است سوگواريم تازه كرد.او وجودي داشت سرشار از عشق و هنر و درد و زيبايي و دانش.او كه صرف بودن راضيش نمي كرد و به چگونه بودن و چگونه مردن مي انديشيد.او كه سبكي تحمل ناپذير هستي را به تجربه نشسته بود و فراتر از زمان و مكانش مي فهميد و حس مي كرد.او كه همانند همه ي خوبان و بزرگان تاريخ محسود و مغضوب كوته فكران سبك مغز بود.او كه مي گفت: وجودم تنها يك حرف است و زيستنم تنها گفتن همان يك حرف اما بر سه گونه:سخن گفتن و معلمي كردن و نوشتن.آنچه تنها مردم مي پسندند:سخن گفتن،و آنچه هم من و هم مردم:معلمي كردن،و آنچه خودم را راضي مي كند و احساس مي كنم كه با آن نه كار،كه زندگي مي كنم:نوشتن.

حال در سالروز پروازش از زبان او زمزمه مي كنيم كه:

خدايا عقيده ام را از دست عقده ام مصون بدار.

خدايا به من قدرت تحمل عقيده مخالف ارزاني كن.

خدايا مرا همواره آگاه و هوشيار دار،تا پيش از شناختن درست و كامل كسي يا فكري – مثبت يا       منفي – قضاوت نكنم.

خدايا در برابر هر آنچه انسان را به تباهي مي كشاند،مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن كن.

خدايا چگونه زيستن را تو به من بياموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

خدايا رحمتي كن تا ايمان نام و نان برايم نياورد،قوتم بخش تا نانم را و حتي نامم را در خطر ايمانم افكنم؛ تا از آنها باشم كه پول دنيا را مي گيرند و براي دين كار مي كنند،نه آنها كه پول دين مي گيرند و براي دنيا كار مي كنند.

اي خداوند  به علماي ما مسووليت و به عوام ما علم و به مومنان ما روشنايي و به روشنفكران ما ايمان و به متعصبين ما فهم و به فهميدگان ما تعصب و به زنان ما شعور وبه مردان ما شرف و پيران ما آگاهي و به جوانان ما اصالت و به اساتيد ما عقيده و به دانشجويان ما نيز عقيده و به خفتگان ما بيداري و به بيداران ما اراده و به مبلغان ما حقيقت و به دينداران ما دين و به نويسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به نوميدان ما اميد و به ضعيفان ما نيرو و به محافظه كاران ما گستاخي و به نشستگان ما قيام و به راكدان ما تكان و به مردگان ما حيات و به كوران ما نگاه و به خاموشان ما فرياد وبه مسلمانان ما قرآن و به شيعيان ما علي و به فرقه هاي ما وحدت و به حسودان ما شفا و به خودبينان ما انصاف و به فحاشان ما ادب و به مجاهدان ما صبر و به مردم ما خودآگاهي و به همه ي ملت ما همت تصميم و استعداد فداكاري و شايستگي نجات و عزت ببخش.