آن شاعر بلند آوازه عاشق پیشه می گوید:

                 سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی               عشق محمد بس است و آل محمد

 من حقیر نیز با او هم آوازم اما اگر پس از عشق اهلبیت به من اجازه عاشقی داده شود ترجیح می دهم دلبسته زبان فارسی باشم. زبانی که نه تنها عشق من بلکه هویت من و سر هست بودن من است.اما کیست که نداند این روزها چه بر سرش می آید.

   اگر بخواهم به عنوان یک دوستدار و معلم زبان فارسی گزارشی از وضع و وضعیت آوزش و ترویج این گوهر گویاُدر ایران و جهان بدهم مثنوی هفتاد من کاغذ شود و شاید از حوصله شما بیرون.اما بد نیست بدانید که تا همین یک قرن پیش جهان چه اعتباری برایمان قایل بود.قول می دهم پس از تحریک احساسات شما با نوشتن گزارش زیر  بعدها به علل و دلایل این هبوط و سقوط نیز بپردازم: 

   زبانشناسان و اديبان اروپايي در پايان نشست سه روزه خود در شهر برلين كه در نيمه سپتامبر ۱۸۷۲برگزار شده بود، زبان پارسي را در رديف زبانهاي يوناني، لاتين و سانسكريت، يكي از چهار زبان كلاسيك اعلام كردند. در اين اجلاس، زبانهاي هند ـ اروپايي مورد بررسي قرار گرفته بود. اين نشست، زبان پارسي را از لحاظ كلاسيك بودن، زبان شماره ۲ (پس از زبان يوناني) قرار داد. زبان پارسي از اين لحاظ يك قرن از لاتين و ۱۲ قرن از زبان انگليسي جلوتر است. در همين اجلاس، زبان اوستايي شاخه بدون متكلم زبان پارسي اعلام شد و گفته شد كه ريشه اوستايي از خراسان شرقي (بخش شمالي افغانستان امروز، تاجيكستان و فرارود) بوده و بنابراين، به احتمال زياد زرتشت در اين منطقه به دنيا آمده و از آنجا به آذربايجان رفته است. در تعريف، زباني را كلاسيك گويند كه اولا باستاني باشد، ثانيا ادبيات غني داشته باشد و ثالثا در آخرين هزاره عمر خود، تغييراتي اندك كرده باشد. بنابراين، قضاوت بر پايه ادبيات زبان و درصد تغييران آن در هزار سال پيش از زمان به قضاوت نشستن است. هيچ زباني در طول زمان مصون از تغيير نبوده است ولي هرچه كه اين تغييرات كمتر باشد، آن زبان كلاسيك تر است و استحكام بيشتري دارد. زبان ايرانيان و پارسي زبان اينك همان است كه فردوسي و حافظ به آن شعر گفته اند؛ همان واژه ها، عبارات و دستور زبان. در اجلاس برلين، زبانشناسان و اديبان پذيرفتند كه ادبيات فارسي در قرون وسطي در صدر ادبيات ساير ملل قرار داشته و ايران در آن قرون بيش از هر ملت ديگر شاعر، نويسنده و انديشمند (حكيم = فيلسوف) به وجود آورده كه سخنان و افكارشان تا ابديت شنيدني و پندآموز است.
    در نشست هاي سالهاي ۱۹۲۲ و ۱۹۳۶ مقام زبان فارسي (مقام دوم) در ميان زبانهاي باستاني و كلاسيك هند و اروپايي بار ديگر تاييد شد.